من همیشه به خاطر دوست داشتن یه نفر، بقیهی کسایی که دوست داشتمو از دست دادم. درست مثل روزیکه صدف رو تنها گذاشتم تا برم به عشقم برسم و دلش رو قرص کنم که نقش اصلی تمام سناریوهای قلب منه. فکر میکردم اینکه بگم "زود برمیگردم" و اینکه زود برگشتم چیزی از گناهم کم میکنه. همه میگن صدف بلاخره اون کارو میکرد. به نظر منم احتمالش زیاده، اما دست کم هر وقت دیگه ای اینکارو میکرد، اونیکه قول داده بود پیشش میمونه اما در رو باز کرده بود و رفته بود، من نمیبودم.
یه روزی میاد که یهو دیگه برای هم مثل قبل نیستیم. دیگه تا همو میبینیم برق شادی توی چشممون نمیدرخشه. دیگه با ذوق به هم پیام نمیدیم که آخر هفته بریم بیرون. دیگه زیر پستای اینستاگرام هم کامنت نمیذاریم « زیباترین» با یه قلب قرمز کنارش. دیگه به هم نمیگیم چقدر این مدل مو بهت میاد. دیگه نمیگیم شب بیا بریم خونه ی من پاستا بخوریم. دیگه کنار هم رو یه تخت کوچولو نمیخوابیم. دیگه قبل خواب راجع به حس هامون نسبت به خودمون و نسبت به بقیه پچ پچ نمیکنیم.
درباره این سایت